خلاصه داستان : در یک منطقه‏ى حومه‏ ى توکیو، » مینورو « ( شیتارا ) و » ایسامو « ( شیمازو )، پسران » خانواده‏ى هایاشى «، وقتى می بینند همسایه‏ شان تلویزیون دارد و آنان ندارند، نزد مادرشان، » تامیکو « ( میاکه ) و پدرشان، » کیتارو « ( ریو ) گله می‏کنند. پدر معتقد است که آنان زیاد حرف می‏زنند و بچه ها با هم عهد می‏کنند که سکوت اختیار کنند ...

خلاصه داستان : توکیو،اوایل دهه شصت."هیرایاما" کایپتان سابق نیروی دریایی به عنوان مدیر یک کارخانه کار کرده و به همراه دختر بیست و چند ساله اش "میچیکو" و پسرش "کازو" زندگی می کند."میچیکو" زندگی خوبی به همراه پدر و برادر خود دارد اما "هیرایاما" احساس می کند وقت آن رسیده که او به زندگی خود برسد،به همین دلیل برنامه ازدواج او را ترتیب می بیند...

خلاصه داستان : در ژاپن پس از جنگ، مردی پسری گمشده را با خود به شهر می برد. هیچکس نمی خواهد او را حتی برای یک شب در خانه خود بپذیرد تا اینکه بیوه زنی بد اخلاق این مسئولیت را می پذیرد و...

خلاصه داستان : پس از انفجار بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی، ارتش و دولت ژاپن با درخواست متفقین برای تسلیم بدون شرط روبرو می شوند. وزیر دفاع ژاپن افسرانی را رهبری می کنند که اعتقاد دارند حتی تا مرگ همه شهروندان ژاپنی باید به مبارزه ادامه دهند و...

خلاصه داستان : روایت هشت قصه: «خورشید از ورای باران»، «باغ هلو»، «کولاک»، «تونل»، «کلاغ ها»، «کوه فیجی در هاله ای سرخ»، «شیطان گریان» و «دهکده ی آسیاب های بادی».

خلاصه داستان : دو کاراگاه مشغول برسی قتل یک پیرمرد در راه آهن توکیو هستند و...

خلاصه داستان : داستانی عاشقانه از زندگی یک زن و شوهر

خلاصه داستان : یکی از اسپین آف های" از شمال " بیان گر داستان زندگی "فیویو" می باشد

خلاصه داستان : کالسکه سواری فقیر، از زنی جوان و پسرش پس از مرگ ناگهانی همسر او مراقبت می کند و...

خلاصه داستان : دو خواهر متوجه می شوند مادری دارند که سالها پیش آنها را رها کرده، اما خواهر کوچکتر نمی تواند این حقیقت را بپذیرد که در کودکی رها شده و...